رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

نقطه (نمیتونم دخترم رو حذف کنم اما دیگه اینجا فعالیتی نخواهم داشت) هر کجا هستید، شاد باشید♡

مطالب پربحث‌تر

گل بید سفید و چوب درخت کاج

يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۰، ۰۶:۳۷ ب.ظ

میتوانست هزار و یک چیز دیگر باشد، آخ، حواسم نبود شما اول متن هستید، فکر کردم مثل افکارم مدتهاست در جریانید. دارم در مورد دو یادگاری حرف میزنم، دو یادگاری ارزشمند و یادآور دو دوران خوب زندگی. گل بید سفید، نمی‌دانستم چنین درختی وجود دارد که گلش به نرمی پنبه است، وقتی برای اولین بار رفتم به دیدار دانشگاهِ بی‌دانشجو، چشمم خورد به چند گل بید سفید که پایین درخت به چشم می‌آمد، با نگاهی لبریز از شوق و در کمال سرزندگی روح، یکی از آنها را برداشتم و با خودم آوردم، این شد که درخت بید سفید شد درخت مورد علاقه‌ی من در دانشگاه و آن گلی که برداشتم شد یادگار اولین دیدارم با دانشگاه. اما دومی، گوشه‌گیر و غمگین، خنده‌ام سوری صد سال یکبار بود برای خودش. مخصوصاً یازدهم. هر لحظه منتظر که یک اتفاق بشدت هیجان انگیز بیفتد مثلاً اینکه بتوانم پرواز کنم! شاید، شاید در آن صورت یک لبخند خشک و خالی میزدم. بخشی از این احوالات سرچشمه میگرفت از خجالتی بودنم و باحال بودن انسانی‌های کلاسمان. در هیچ کجای دنیا و تاریخ باحال‌تر از انسانی‌های کلاس ما وجود نداشته و ندارد و البته این احتمالاً به این دلیل است که من در مدرسه‌ی انسانی‌های دیگر نبودم یا حالا دیگر رشته‌ها D: اما یکروز دختر خجالتی و فسرده‌ی کلاس قدم‌زنان در حیاط پیش میرفت که چشمش خورد به تکه‌چوب درخت کاجی در ته حیاط، آن موقع بود که آن را برداشت و برد و گذاشت در کیفش تا نگه دارد به یاد آن روزها، میتوانست هزار و یک چیز دیگر باشد، ولی این شد. هنوز و تا پایان تمام زندگی‌های بعدی و بعدی و بعدی دوست دارم که در قلبم یادگاری باشد از گل بید سفید و تکه‌ای از چوب یک درخت کاج. چه کسی میداند؟ شاید آن درخت کاج از یک میوه‌ی کاج بوده باشد که همان من باشد در زندگی قبلی‌اش، شاید هم هزارسال بعد من برویم درست در جای درخت بید سفید و گلهایم را بریزم اطرافم برای تمام کسانی که هرطور هم باشند، خواهند که همیشه حال دلشان با خودشان خوب باشد.

پی‌نوشت: دوست داشتم عکسشان هم باشد اما صبرم را نگه میدارم تا انتخاب سی‌اُم قرنطینه‌نگاری :)

  • Fatemeh Karimi

خاطره

نظرات (۳)

از اون لبخندای پهن که بعد خوندن یه متن قشنگ میاد روی لب آدم :))))

پاسخ:
همیشه با لبخند باشی :)

چقدر به قول خودت پست نازی بود:)

پاسخ:
مرسی💛

وای :)

منتظریم ببینیمشون 😍

پاسخ:
😍💛
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی