سخن ۳
عشق کافی نیست.
موافق یا مخالف؟
دلیل هم بیاورید زیباتر میشود بحث :)
- ۹۹/۰۹/۱۲
عشق کافی نیست.
موافق یا مخالف؟
دلیل هم بیاورید زیباتر میشود بحث :)
عشق باید برای چه کافی باشد؟
برای عاشق که دلش وصال میخواهد؟
برای معشوق که عاشق تر از عاشق میخواهد یا... ؟
برای هر دویی که نمی توانند انتظارات همدیگر را برآورده کنند و آنطور که میخواهد در کنار هم باشند
عشق برای عشق کافیست به نظرم ولی برای آنچه که عاشق لایق آن است نه...
پیچیده گفتم و سردرگمتان کردم احتمالاً
منظورم را بهتر از این نمی توانستم برسانم شاید هم نمی خواستم واضح تر بگویم
در هر حال
عشق به قدری قدرتمند است که برای خودش کافیست :)
اول از همه بگم که نظرم رو به عنوان ناآگاه ترین بیان میکنم.
بستگی داره منطق این کلمه "کافی" چی باشه
طبق برداشتی که خودم داشتم میگم
به نظر من عشق به تنهایی کافیه! حتی زیادم هست!
وقتی کسی رو دوست دارید حتی چه برسه به اینکه عاشقش باشید اگه اینو بدونید که این کارو برای خودتون می کنید همیشه عشق براتون کافیه
مهم نیس اون شخص دوستون داشته باشه یا نداشته باشه اون عشقی که بهش دارید مهمه
اون لحظاتی که می بینیدش و ضربان قلبتون میره بالا، چشماتون برق میزنه
بهش فکر می کنید،بیشتر از خودتون بهش اهمیت میدید و...
همه اینها تو وجود آدم نفوذ می کنن باعث میشن یه پله بالاتر از ظریفتی که داری بری حتی اگه شکست بخوری و نابود بشی
جسارت نباشه ولی به نظرم تموم کسایی که با کافی بودن عشق مخالفت می کنن هیچ وقت عشق رو تجربه نکردن(یا شاید هم تجربه کردن و درک نکردن!) حتی ممکنه تا فرا مرز های دوست داشتن هم رفته باشن و فکر کنن این عشقه چون مرز باریکی بینشون وجود داره ولی کاملا متفاوتن توی دوست داشتن شدید و فرامرزی علاقه کافی نیست اما توی عشق کاملا داستان فرق میکنه
حتی شکستنش هم قشنگه حتی مردنش هم قشنگه
عشق به شدت کافیه ((:
نیست ////:
البته منظوری که من دریافت کردم از "کافی بودن" برای تشکیل خانواده و گذران یک زندگی و می گمااا
حالا برا چی کافی هست یا نیست ؟؟؟
اگه می خواید مخالفت بیان کنید... خب بیان کنید :))
اصلا کتاب درمورد چی بوده عاخه ؟ نخونده نقد می کنید ؟
پس این طور !
خب من با کتاب موافقم :")))
نخونده ///: البته باید بخونم یهو مخالف بودم /:
ولی برای تشکیل زندگی فقط عشق کافی نیست... حالا هر کسی نظر خودشو داره...
عشق کافی نیست.
احترام ، اعتماد ، بزرگی و از خود گذشتگی ، صبر ، صبر و صبر و خیلی چیزای دیگه لازمن تا یه رابطه ی احساسی کاملا درست پیش بره و حتی به سرانجام برسه.
این نظر منه :)
خودمم با نخونده موافق بودن ، مخالف بودم دیگه :")) گفتم که :")
راستی نظر خانوم کریمی و جواب ندادین :") گفتم یهو یادتون رفته...
چه جذذذذذذذذذذذااااااااااااااااب !!!!
فکر می کردم یکی دیگه اس :"))))
جدیدا دیگه نمیدونم نویسنده کیه !
وای خدا !
عشق برای وقتی کافیه که بخوای مشکلات رو پس بزنی برای رسیدن به معشوق
اما برای اینکه بخوای از بحث و دعواها جلوگیری کنی ، اون چیزایی که گفتم لازمه:)
به قول قیصر امین پور:
از تمام رمز و راز های عشق
جز همین سه حرف
جز همین سه حرف سادهی میان تهی
چیز دیگری سرم نمیشود
من سرم نمیشود
ولی...
راستی دلم که میشود!
فعلا توی آمپاس شدیدم:/
(وی رفته زیر پتو و خیلی خوابش می آید و هر لحظه ممکن است توسط پدر گرام مچش گرفته شود)
سوال سختیه...اما خب معلومه که عشق کافی نیست. البته بستگی داره در چه مورد باشه اصلا؟
عشق کافی نیست! انسانیت حرف اول را میزند
عشق کافی نیست. حتی بنظرم عشق برای هر انسانی لازم نیست. ممکنه سرنوشت کسی این باشه که از تنها کسی که عشق دریافت میکنه خودش باشه؛ درک نمیکنم چرا انقدر لزوم عشق تو ندگی جدیدا برای همه بزرگ شده...
میدونی فاطمه؟
آدم هرچقدرم که عاشق باشه ، یه روزی تو این دنیای بد دچار روزمرگی میشه.
روزمرگی که باشه ، تو دیگه حوصله ی خودت رو هم نداری چه برسه به اینکه یه نفر بیاد رو مخت :))
چرا میگم رو مخ؟
چون وقتی حال تو بده ، حال کسی که عاشقته هم بده ، و همین خودش یه اعصاب خوردی بزرگه.
دو نفر آدم با حال بد ، که مغز هیچکدومشون کار نمیکنه که الان چیکار کنن بهتره ، نهایتش میشه جنگ و دعوا
و این دعواها یه سری چیزا لازم داره که خب تو کامنتای قبل گفتمشون:)
نمیدونم..
بعضی وقتا انقدر حالمون بد میشه که همه چی کمرنگ میشه.
عشقِ دنیای واقعیت با عشقِ خیالی و رویایی خیلی فرقشه:)
فقط میتونم یه جمله بگم اونم اینکه گاهی وقتا برای سالم بودن روح و جسمت، عشق کافی نیست :)
به نظرم عشق کافی نیست مسائل دیگه هم هستن که کنار هم بودن رو میسازه