برای سین آرام
هیچ میدانی در غیاب توی زیبا دل چقدر اینجا، قلبم، به نام آرام و هر کجایی که اثر لبخندی از مهر وجودت بود، بی رنگ شده؟ نه حتی زرد و نه حتی نارنجی که من دوست ندارم و تو دوست داری و نه حتی سیاه که تمام است، چون تو برای من و خوانندگانت تمام نشدی و نمیشوی حتی اگر تصمیم بگیری که هرگز نیایی، باز هم هستی، دست خودت نیست که عزیز دلم، تو انقدر به چشمهایمان زیبایی دادی که مدیون قلمت هستیم. ای کاش که همان قلمت دستت را رها نکند و صاف هدایتت کند به محیط دنج و آرامِ وبلاگت سپیده جانم.
با قلب و اشک، دوستدار و در انتظار تو :*)
پینوشت: درست یک ماه است که نیست، بیخبر نیستم و میدانم دلایل منطقیاش را، این را هم گفته که یک روزی میایید، ولی حتی اگر تصمیم بگیرد حالاحالاها نیایید باز هم میخواهم این پست را برایش بفرستم، اگر سخنی هم از طرف شما هست میگم بهش :)
پی پینوشت: انگار همین دیروز بود که این دادگاه را شروع کردیم، یادش بخیر، قضاوتها لنگ ماندهها بانو...
- ۰۰/۰۲/۲۳
از کجا میدونین نمیاد ؟
کلا رفت ؟