رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

نقطه (نمیتونم دخترم رو حذف کنم اما دیگه اینجا فعالیتی نخواهم داشت) هر کجا هستید، شاد باشید♡

مطالب پربحث‌تر

روز ششم

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۲۹ ب.ظ

به غذای موردعلاقه‌تان فکر کنید. کاری کنید که تا جایی که میشود حال‌بهم‌زن بنظر برسد.
 

اخطار بعد نوشت: تمام تلاشم رو کردم تا جایی که میشود به صورت سوال عمل کنم، تمام تلاشم را ها...

 
_به چی فکر میکنی؟
+به این آهنگِ که میگفت: عزیزم کجایی؟ دقیقاً کجایی؟
لبخند ژکوند تحویلم میدهد: دلت تنگِ کیه حالا؟
+قورمه سبزی
_مسخره کردی منو؟
+نه بخدا، دلم بدجور قورمه سبزی میخواد، بهترین غذاست توی دنیا، قبول نداری؟
_واقعاً به قورمه سبزی فکر میکردی برای اون آهنگه؟
+آره خب، چیه مگه؟
_پسره ی خل
+خل چیه دیوونه، نشنیدی یکی برگشته با پیتزا ازدواج کرده؟ من فقط به قورمه سبزی گفتم عزیزم، چیه مگه؟
_اون خل تر از توئه، من نمیدونم یعنی وقتی پیتزاش بگنده همسرش رو میندازه آشغالی یکی دیگه میخره؟
+چرا بگنده؟ میخورتش خب
_دیگه بدتر
+پسر انقدر خنگ نباش، تو فرض کن با یه غذا ازدواج کردی که هم موردعلاقته، هم حرف نمیزنه، هم گیر نمیده بهت، چی از این بهتر؟
_تو دیگه کی هستی، واقعاً که
+دروغ میگم مگه، تو الان هر کاری هم بکنی من از قورمه سبزی بدم نمیاد که نمیاد
-باشه، امتحان میکنیم پس
+هه، بچه می ترسونی
_فرض کن همین الان رفتیم رستوران، تو یه قورمه سبزی سفارش دادی، آوردن برات و توام همش رو خوردی، بعد برمیگردی میگی میخوای از سرآشپز تشکر کنی، یکدفعه سرآشپز میاد میفهمی ای دل غافل اینکه موش سرآشپزه، بعد بر میگرده بهت میگه با اون رفقای موش دیگش سبزیها رو خرد کردن بعد
حرفم را قطع کرد: خیال کردی، تازه من دوست هم دارم موش سرآشپز رو
_پس اون موشه چی بود که یکبار سر خیابون باهم دیدیمش تا سه ماه از اونجا رد نمیشدی؟
+ربطی نداره داداش، بیخیال اصلاً، این چه بحثیه آخه
_نه، به جاهای باحالی رسیده، صبر کن، حالا فکر کن این وسط که موشها غذا رو درست کردن و این جریانها، چشمت میخوره به بشقابت و یه دو سه تا موی ریز آبی می بینی
چهره اش درهم و سرخ شد، رگش هم متورم، هول لبخند زد: همین؟ الان فکر کردی متنفر شدم از قورمه سبزی؟
_اونوقت زبونت رو بیرون میاری می بینی یه دو سه تا مو هم روی زبونته
+بسه دیوونه، لال شو فقط
خندیدم: فکر کنم قراره تا سه ماه لب به قورمه سبزی نزنی
بلند شد و دوید دنبالم: دعا کن دستم بهت نرسه، یک موش سر آشپزی نشونت بدم
داد زدم: موش سرآشپز با موهای ریز آبی توی قورمه سبزی
یکدفعه یک ماشین آمد و از رویم رد شد، من هم خیلی شیک چسبیدم به آسفالت کف خیابان تا من باشم با غذای مورد علاقه ی نویسنده در نیفتم.

پی نوشت: باید دلم خنک میشد D:

  • Fatemeh Karimi

چالش

نظرات (۸)

آخرش اگه جور دیگه ای تموم میشد اصلا نابود میشدم -_-

الحق قورمه سبزی یکی از خوشمزه ترین حس های دنیاست =))) 

پاسخ:
فکر کنم بدون شعورترین شخصیتی بود که نوشتم*عرق شرمساری اش را پاک میکند*
دقیقاً :)

دارم به پیتزا فروشی دم مدرسه قبلیم فکر میکنم، ینی کاملا یه چیزی تو همین مایه ها بود :/

پاسخ:
وای من
بیا دعا کنیم که بسته شده باشه 🤲🏻

خدایی دیگه شور شد 😂😂😂

ادم با هر چیزی شوخی نمیکنه

اول پستت باید یه اخطار میذاشتی🤪🤪

پاسخ:
میدونم معصومه، تقصیر صورت سوال بود ولی، گفت تا جایی که میشود  》:
آره راست میگی، الان درستش میکنم :)

ممنون🌹🙏

پاسخ:
:))
الان کسایی که خوندن میگن: می مردی اینو همون اول مینوشتی😅
ببخشید از همه.

اگه اول مینوشتی هیچکس نمیخوند 

میموند روو دستت 😂😂😂

پاسخ:
باز بهتر بود از اینکه حس بدی به خواننده بده :)

هم ... قبل از خوندن متن .. این

"عزیزم کجایی ؟ دقیقا کجابی ؟ "  هستش

پاسخ:
یعنی تقدم و تأخر عزیزم انقدر نکته مهمیه😂
مرسی گفتی :)

شرمنده... حس چندش بودن بهم دست نداد :")))

پاسخ:
پس معلومه از موش چندشت نمیشه ولی خدا رو شکر و خیلی هم خوبه که به یکی این احساس دست نداد :)

پس چی که مهمه...

کل قافیه بهم میریزه اصلا :")

پاسخ:
دیگه اینطوری هم نیستا... ولی درستش کردم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی