هوای قرب الی الله
قدم به قدم در گلزار شهدا جلو میرفتیم، خاطرم می آمد: "آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم"
الحق که همشان رنگی بودند، رنگ عشق را میشنیدم. بوی خدا را میدیدم. صدایشان گرم بود برخلاف سنگ سرد رویشان، آواز پارسایی میخواندند.
اتفاقی به شهدایی برخوردیم که آرزوی دیدارشان را داشتیم اما راه بلد نداشتیم که قدم به قدم را نشانمان دهد ولی انگار خوانده شدیم برای سعادت دیدارشان.
دوستم سخن شهید محمدخانی را به زبان آورد: زیارت به دعوته
شهدا ما را طلبیدند و هوشمان را برد عطر هر کدامشان.
الحق که نفس کشیدن در هوای قرب الی الله بود.
با شهید گمنامی هم حرفها گفتم، ممنون شدم از حمیتشان و خواستار شدم قطره ای پر برکت را از دریای شفاعتشان.
بعد که جلوتر رفتیم رسیدیم به این جمله ی شهید ابراهیم هادی:
پی نوشت: ۲۲ بهمن، در طول زندگی و برای نسلهای آینده باید سرمشق همه قرار گیرد. امام خمینی (ره)
چیزی که باعث ناراحتی من میشه همیشه اینه که اون آدما رفتن که این باشه الان اوضاع؟
اونا جونشونو دادن که این مملکت بمونه اما یه سری برعکسش دارن عمل میکنن الآن
حیف اون جوانها...