رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

نقطه (نمیتونم دخترم رو حذف کنم اما دیگه اینجا فعالیتی نخواهم داشت) هر کجا هستید، شاد باشید♡

مطالب پربحث‌تر

چرا که نه

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۰۴ ب.ظ

انقدر که درگیرم با این مسئله که دوست دارم روزی در موردش یک کتاب بنویسم.
و انقدر پر شکسته و لانه خرابم در این مسیر خواستن و انجام ندادن که...
بعضی خواستن ها که همینجوریند را می گویم ها، با پیچیده ترها درگیر نمی شوم که مغزم سی پی یو بسوزاند، فقط همینجوری ها را می اندازم وسط.
مثلاً فرض میکنیم در یک بامداد زمستانی نزدیک به ساعت ۳:۳۰ دقیقه ی صبح دوست داری فلان خوراکی را بخوری، خوراکی ای که اطمینان داری دیروز در کابینت بالای هود دیده ای، حالا چکار میکنی؟
معلوم است، می گویی بیخیالش و با حسرت نخوردن آن خوراکی می خوابی.
یا مثلاً یک روز دیگر، درست در وسط تابستانی گرم دلت پیاده روی می خواهد، اما نه تنها بهانه می آوری برای دلت که حوصله اش نیست بلکه خورشید وسط آسمان را هم دست بند میزنی و مجرم اعلام میکنی به خاطر نرفتنت، بعد هم لابد به خودت می گویی: کم داری ها...چرا پیاده روی آخه؟
انگار که لبهای خواستِ دلت برچیده شود و حسابی کم بیاورد چرا که ساکت می شود بنده ی خدا.
یا همه ی اینها هیچ، روزی دوست داری زنگ بزنی به دوستت، به او بگویی که بیاید تا باهم بروید سینما، بعد با پتک و خیلی بی رحمانه میکوبی بر سر دوست داشتنت که لال شو، چرا باید همچین کاری بکنم وقتی...
اعصابِ توجیه های خودت برای خودت را ندارم پس رهایش میکنم همینطوری.
یا هنگامی که به شدت دلت می خواهد اینجا، این حرف را بزنی، بعد هزار و یک فکر می آید به سرت، البته اینکه قبل از حرف زدن فکر کنیم توصیه شده اما نه دیگر هزار و یکی.
نکند این فلانی از حرفم برداشت اشتباهی بکند، نکند آن یکی فلانی خوشش نیایید و پشت سرم بگویید چه حرف مسخره‌ای گفت، نکند این بهمانی شوخی ام را به خودش بگیرد، نکند آن یکی بهمانی...
زهرمار! می خواهی بگویی خب بگو دیگر، مگر درد بی درمان داری که نگویی و تا سه روز در کفش باشی که اگر می گفتم چقدر خوب تر میشد.
آری، اگر اینطوری هستی، مرض داری، دوا دارد اما، فقط یک دوا، آن هم اینکه با خودت بگویی: چرا که نه.
اگر می خواهم این حرف را بزنم، خب بزنم، چرا که نه.
اگر می خواهم این کار را انجام بدهم، خب انجام بدهم، چرا که نه.
اگر میل قلبی من این است پس چرا که نه.
دلیلهایت را هم بگذار در جیب خودت مگر اینکه واقعاً دلیل باشند، هر چند نظرت را هم باید چند باری شستشوی مغزی بدهی، چرا که نظر تو باید واقعاً نظرت باشد و مورد پسندت، نه اینکه نظرت را جایی کِش رفته باشی.
به امید حضور پررنگِ "چرا که نه" در زندگی هایمان.

  • Fatemeh Karimi

نظرات (۳)

چه قشنگ مینویسی شما 😊

پاسخ:
ممنون عزیزجانم💛
  • نغمه پاییزی
  • قلمتون زیباس

    پاسخ:
    ممنونم :)
  • Violet J Aron ❀
  • وقتی اون زهر مار رو دیدم به 700 قسمت نامساوی تقسیم شدم:/

     

    چه قشنگ بود!!

    و این که آره! ما آدم ها واسه هرچیزی یه بهونه می تراشیم.

    پاسخ:
    عزیزجان😄

    💛
    درسته:)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی