رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

نقطه (نمیتونم دخترم رو حذف کنم اما دیگه اینجا فعالیتی نخواهم داشت) هر کجا هستید، شاد باشید♡

مطالب پربحث‌تر

آواز اصیل

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۰۵ ب.ظ

وقتی پست بیانیها را میخواندم، پرنده‌ها بدنبال خودنمایی صدای خود بودند در گوش من، هیچ دست از سر صدایشان برنمی‌داشتند، مثل کودکی که اصرار دارند در جواب "کی از همه قشنگتره؟" سه بار بگویید: من، من، من.
آدمی که برای اولین بار به آهنگ توجه کرد در تاریخ اسمی ندارد، نه، مبدع موسیقی را نمی‌گوییم، کسی که برای اولین بار با لباسی برگی بر روی تخته سنگی نشسته‌بود و با ترس اینطرف و آنطرف را نگاه میکرد و همه‌اش بفکر غذا بود و جای خواب، مدام حواسش جمع که هیچ حتی ضرب هم بود! یک لحظه، فقط یک لحظه جدا شد، رفت به ورای تخته سنگ و جای خواب و غذا و حیوانات وحشی، یک دم، تنها یک دم، چشمانش را بست، آنهم وقتی بود که پرنده‌ای خوش‌خوان آمد و نشست روی درخت بالای سرش و او، تنها او و امثال کمی مثل او، حواسشان را دادند به پرنده، شاید عمویش در آن زمان درحال شکار بود و خاله‌اش میوه‌ی درختان را جمع میکرد و مادر و پدرش هم سخت بدنبال تهیه‌ی غاری برای ادامه‌ی حیات بودند اما او، تنها او، در آن لحظه‌ی خاص دل داد به صدای آن پرنده و یادش رفت حواسش را ضرب کند برای حفاظت از خود در برابر هر نوع حمله‌ای. چرا؟ چون به قلب او حمله شده‌بود. احتمالاً در آن یک دم که چشمانش بسته بود، او موفق شد آینده را ببیند، او پیانو را دید و گیتار را و خواننده را و درک کرد آواز را. شاید حتی خواند: آتشی... در سینه دارم، جاودانی... و آن آتش همان معجزه‌ی آواز بود. بعد برگشت، برگشت به دغدغه‌های خودش و نیزه‌اش را بالا گرفت و مواظب خودش شد. شاید او هیچگاه عاشق نشد، شاید این درکش را به بقیه نگفت، شاید مثل قهرمان‌ها به بهترین شیوه نمرد. ولی او فهمید، او یک لحظه آواز را شنید و اصلاً شاید فقط برای همان یک لحظه بدنیا آمده‌بود. آواز اصیل چه‌ها که بسر آدم نمی‌آورد...
صدای اصیل پرنده‌هایی که اولش گفتم را ضبط کردم(:

 
  • Fatemeh Karimi

آهنگ

نظرات (۱۲)

پارسال معلم زیستمون هر وقت میخواست اسکای تدریس که یا وویس تدریس بگیره همچین جایی بود...

تقریبا اکثر بچه ها به صدای پرنده ها گوش میکردن تا صدای دبیر زیست :"")

پاسخ:
آخی، از زیست زیباتره خب، از نظر من البته :")
  • Sepideh Adliepour
  • یادش بخیر  تا همین چند وقت پیش هر صبح با صدای همینا بیدار میشدم:"

    پاسخ:
    الان گذاشتن رفتن؟ یا تو دیر بیدار میشی؟ 😄💛

    سلام دوست عزیزم
    می‌تونم ازت یه خواهش بکنم؟
    امکانش هست این لطف رو در حقم بکنی؟ 
    می‌خوام اگه می‌شه منو با عنوان زیر توی وبت لینک کنی:

    خرید فالوور ارزان

    https://followshe.ir/buy-follower/

    ممنون و سپاس‌گزارم ازت 

    پاسخ:
    سلام بر شما
    امکانش نیست واقعاً، شرمنده.
  • ** گُلشید **
  • یعنی یه طبع ادبیاتی و شاعرانه ای تو متن هات هست قشنگ مشخصه از اون دانشجوهای ادبیاتی هستی که عاشق رشتشه:)

    پاسخ:
    عزیز دلم...😍
    خیلی خوشحال شدم اینه نظرت، مرسی💛
    ولی *اصلاً هم به این ربطی نداره که بهت گفتم بخاطر دیدن سعدی یا مولانا حاضرم بدست مغول کشته بشم*😅
  • Mohsen Farajollahi シ
  • متن قشنگی بود :)

    یک جور پرنده‌هایی هستن اینجا که فقط صبح خیلی زود (تقریبا هنگام طلوع خورشید) آواز میخونن. نمیدونم چه بلایی سر یکیشون اومده بود که به وقت ظهر هم داشت آواز میخوند... من کل روز رو میخواستم بخوابم فقط!

    پاسخ:
    نظر لطفتونه :)
    من با صدای پرنده‌ها میتونم بخوابم ولی بعضی صبحها که میخوام یه دوساعت دیرتر بیدار بشم همه‌ی وانتیها میخوان عدل کنار خونه‌ی ما جنس بفروشن!
  • یاس ارغوانی
  • آواز اصیل چه ها که بسر ادم نمی آورد :))

    کیف کردم خوندم. چقدر قشنگ مینویسی فاطمه جان :))

    پاسخ:
    خیلی خشحالم دوست داشتی💛😊
  • Sepideh Adliepour
  • هیچ کدوم:)

    گذاشتم رفتم...

    پاسخ:
    عزیزم...💙

    به به کیف کردم

    موقع گوش دادن به وویس چشامو بستم اصلا یه حال خوبی بود نمیدونی! یعنی میدونی اونم خیلی زیااااد 😊

    ممنونم🌹

    پاسخ:
    خدا رو شکر :)
    🥰🍃🌹

    هرروز هفت صبح با صداشون بیدارم میکنن :)

    جدیدا میان پشت پنجره میشینن:)

    پستتون هم خیلی حال خوب داشت ممنونم به خاطرش :) 

    پاسخ:
    آخی، چه قشنگ، خوشبحالت :) من یه باز ازشون ویس گرفتم فرستادم برای دوستم، گفت: الانه که پنجره رو باز کنی و بیان تو :*)
    مرسی جانم، خوشحالم اینطور بوده💛

    چه آرامش قشنگی داشت :`)

    ولی واقعا شاید برای همان یک لحظه به دنیا آمده بود...

    پاسخ:
    شاید یه ذره شبیه به تو :*)
    💛

    منم با صداشون بیدار می‌شم :) تازه بالای سرمن :)

    پاسخ:
    قشنگ :)
  • Mohsen Farajollahi シ
  • وانتی‌های همیشه در صحنه حاضر :)) اینجا هم همیشه هنگام استراحت و وقتای عادی مانند درس خوندن میان... اما درست زمانی که میبینی حیاط پر شده از پلاستیک و آهن قراضه تا ماه ها اصلا پیدا نمیشن! زمان بندیشون واقعا دقیقه :)

    نه این پرنده‌هایی که من میگم صداشون مثل صدای گنجشک و اینا آزار دهنده نیست. نمیدونم بتونم صداشون رو ضبط کنم یا نه ولی صداشون یک اکوی خاص داره یک چیزی شبیه «هی هو هووو هیلووو ... غیزززززز» میگن (مسخرم نکنین -ـ- کمبود امکاناته)

     صداشون صبح زود خیلی خوب و دلنشینه ولی وقتی یکیش تا عصر یک سر میخونه دیگه خیلی عجیب و حوصله سر بر میشه! اون روز صداش رو میشنیدم فقط میخواستم بخوابم.

    پاسخ:
    بله. احتمالاً تنظیم ساعت رو یادش رفته بوده مثل بعضی خروسها که نصفه شب تصمیم میگیرن هنرنمایی کنن با صداشون :")
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی