رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

" تا زمانی که عشق بورزیم، همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم "

رنگ حیات

نقطه (نمیتونم دخترم رو حذف کنم اما دیگه اینجا فعالیتی نخواهم داشت) هر کجا هستید، شاد باشید♡

مطالب پربحث‌تر

روز بیست و نهم

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۸:۴۷ ب.ظ

به بزرگ‌ترین ترستان فکر کنید. جوری در موردش بنویسید که دوست‌داشتنی بنظر برسد. اگر یک تجربه است، جوری بنویسید که انگار خیلی باحال است.

پیش نوشت: برای اینکه بتوانم بنویسم اینطور سوال را می‌بینم(: به یکی از ترسهایتان فکر کنید...

از پنجرۀ هواپیما چشم دوختم به ابرها، از کودکی آرزویم بوده دیدن این منظره، میشود گفت هر چه هست در آسمانهاست؟ نمی‌دانم قرار است چه برداشت شود... یعنی در آسمان تنها جای پرندگان است و جای ساختۀ دست انسانها که حسرتِ پرواز به‌ دل از دنیا نروند، نمیدانم اگر یک روز در روزنامه‌ام بجای تیتر "بورس و بازار اقتصادی" تیتر بزنم: هر چه هست در آسمانهاست، چه مدت طول میکشد که بیایند و در دفتر روزنامه‌ام را تخته کنند؟ انسان قربانی دیدگاه خودش میشود اول از همه، چرا که اگر نگاهش را دقیق کند می‌بیند میشود از ترس شنیدن صدای بال پرندگان تنها یک مفهوم برداشت کند: پرواز. پس دیگر نلرزد قلبش و دلهره نگیرد از برای آن صدا. انسانها همه زمینی‌اند، حتی حالا که با تقلب خواستند سری بزنند به آسمانها، باز هم چیزی از این واقعیت که خاکی‌اند کم نشده، پس وقتی میگویم همه چیز در آسمانهاست منظورم این نیست که بخواهم از خدا حرفی بزنم و حرف خودش حاکی بر اینکه همه جا هست را ندید بگیرم. وقتی می‌گوییم همه چیز در آسمانهاست منظورم این نیست که هر که بال دارد، همه چیز را دارد. وقتی میگوییم: همه چیز در آسمانهاست نمیخواهم بگوییم حتماً و الا و بلا شهادت. یا نازل ترش، مرگ و رفتن به دنیایی دیگر که ممکن است در آسمانها باشد. من وقتی می‌گوییم همه چیز در آسمانهاست یعنی همه چیز در آسمانهاست. یعنی اگر نود سال از خدا عمر گرفتی و هنوز به اندازۀ پنج دقیقه سرت را بالا نگرفتی و به آسمانها خیره نشدی بدان زندگی‌ات می‌لنگد.

  • Fatemeh Karimi

چالش

نظرات (۵)

بزرگ ترین ترست از آسمونه ؟

پاسخ:
یکی از ترسهام بال بال زدن پرند‌ه‌ست :")

O_o

 

پیروز باشی ♡

پاسخ:
مرسی، پایدار باشی💛

نوشتن از ترس‌ها گاهی ترس رو از بین میبره،گاهی هم تشدید میکنه.برای من که این طوری بوده.

.

ترس‌های تو از جنس زمین نیست.:)

پاسخ:
چقدر جالبه نظرت در مورد نوشتن از ترسها :) شاید هم باید طور دیگه‌ای بهش نگاه کنی گاهی رفتن توی دل ترسها و تشدید شدنشون باعث از بین رفتنشون میشه.

عزیز جانم ** کاش منم میتونستم اینطور فکر کنم ولی میدونی، بزرگترین ترسم که قلمم هم میشکنه در موردش و جرئت فکر بهش رو هم ندارم چه برسه به نوشتن یه ترس زمینیِ...
  • ... مـــیــم ...
  • چقدر قشنگ. ترست هم شاعرانه ست

    من از ترسام بخوام بنویسم فیلم کمدی میشه :))

    راستی ۲۰۰ نفری شدنتم مبارک من تازه دیدمم :")

    پاسخ:
    چشمات قشنگه عزیز دلم💛
    اتفاقاً بنظرم اگه دوست داری این چالش رو شروع کن، مطمئنم با قلم تو خوب پیش میره :))
    مرسی😘 ان شاءالله هشتاد سالگی وبلاگت :)
  • ... مـــیــم ...
  • ممنونمم :))

    خیلی دوست دارم حداقل برای خودم بنویسم این چالش رو :)

    پاسخ:
    😘
    عالی میشه *-*
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی